روزنوشته‌های مهرداد شبستری

کمک گرفتن از کلمات برای شفاف‌تر فکر کردن

تبلیغات تبلیغات

رستوران چینی یوجیا

من یه کوری عجیبی نسبت به کارهایی که میتونم انجام بدم و تاثیرگذار باشم در زندگی خودم و دیگران دارم. اما شاید به خوبب میتونم در زندگی دیگران این کارهای اثربخش رو متوجه بشم و پیش خودم تحلیل کنم و حتی در دلم به طرف راهنمایی و نصیحت کنم. حالا موثر بودن و خوب بودن ما در شغلمون مگه بازتاب و نتیجه‌ی خاصی هم داره اون همکاری که به خودش زحمت نمیده و از زیر کار در میره هم مثه ما حقوق ممکنه بگیره؟ چرا ما زور بزنیم که مدیرمون و مشتریمون رو راضی کنیم؟ خیلی از اوقات کار
ادامه مطلب

باربرداری در محل کار

در محل کار بار زیادی روی دوش مدیر و همکاران وجودد داره و بخشی از وظایف ما میتونه این باشه که به صورت خودآگاه حواسمون به این مسئله باشه و خیلی راضی به حضور چند ساعته در محل کار و انجام وظایف مشخص شده برای ما در محل کار نباشیم. کسی که باربرداری میکنه در محل کار چند ویژگی داره: کار خوب رو شناسایی میکنه و میدونه که کارهای واجب و مفیدی که باید انجام شه چیا هستش. دیوار درست رو به دائم تشخیص میدن. و میدونن نردبان رو به دیوار درست تکیه بدن کار خوب رو خوب انجام
ادامه مطلب

بازهم استعاره‌ای از محل کار

هنوز دوست دارم این روزهای شغلم رو روی پیش‌دانشگاهی و دبیرستان و راهنمایی مپ کنم یا سوار کنم. به نظرم وقتی اون روزها تونستم نتیجه بگیرم، پس میشه با تقریب خوبی اگه این روزها رو مثل اون روزها بشناسم، میشه یه کارهایی کرد. من اون موقع به خاطر هزینه‌های بالایی که خانواده‌ام برای تحصیل من انجام میدادن، احساس دین و مدیون بودن بهم دست می‌داد و دوست داشتم که با درس خوندن و نتیجه گرفتن، از زیر قرضهای روحی‌شون خارج شم و یه جوری لطفشون رو جبران کنم.
ادامه مطلب

سخت بودن مسئولیت‌پذیری

یه سری کار در طول شبانه‌روز بدون هیچ مقدمه‌ای بیخ ریشمون بسته شده، و بخواهی و نخواهی باید انجامشون بدیم، البته بایدی در کار نیست و تفاوت آدمها در این نقطه قابل تشخیص هستش. به راحتی میشه پیچید به بازی و سراغ دم دستی‌ترین تفریح و کاری رفت که خیلی بهمون خوش بگذره، مثه دیدن ویدیوهای یوتیوب، مثه عکسهای اطرافیان در اینستاگرام، مثه ۱حبت کردن در مورد حماقتهای همکاران قبلی و فعلی با دیگر همکاران و کلی کار دیگه که اصن سخت نیست و نیاز به تلاش خاصی نداره و به راحتی ما
ادامه مطلب

ذهنی سرشار از تخمین اشتباه

گاهی اوقات چنان در مورد سختی و ترسناک بودن یک کار در ذهن دچار خطا میشیم که فکر میکنیم انجام ندادن اون کار هزینه‌ی بسیار کمتری برای ما خواهد داشت. مثلا درخواست کردن از اشخاص برای انجام کاری ممکن هستش که با مخالفت اون شخص همراه شه و این مخالفت باعث ضایع شدن ما و نرسیدن به خواسته‌مون منجر شه، پس بنابر این ضایع شدن به قدری برای ما ترسناک خواهد بود که قید درخواست رو میزنیم و ریسک نمیکنیم. اتاق فرار یکی از تفریحات مورد علاقه‌ی من، بر مبنای همین تخمین‌های اشتباه
ادامه مطلب

تجربه‌ی راه طولانی ولی آسون و راه کوتاه پر هزینه

زندگی من پر است از راه‌های کوتاه پرهزینه. یکی از طرفداران پر و پا قرص این مدل رسیدن به خواسته‌ها هستم. مثل چی؟ خوردن شیرینی، خیلی کوتاه من رو به یه حس خوبی میرسونه، اما پر از هزینه است. تبعات سلامتی و افزایش وزن و قند و سلامت دندان و .... راه طولانی و آسون چیه؟ اینه که برای رسیدن به خواسته‌ام تحمل کنم واستم و اون روزی که سلامتی رو حس می‌کردم، به یاد داشته باشم که می‌شد راه پرهزینه و کوتاهی رو انتخاب کرد.
ادامه مطلب

رفیق ناباب

یکی از کارکردهای رفیق ناباب اینه که من رو متقاعد کنه که "تنبلی و کار نکردن" خیلی کمتر از "کارکردن و سختی کشیدن" آسیب میزنه. دردسر این کارنکردن‌ها روی هم انباشت میشه و یه جایی میرسیم که جیبمون خالیه، سلامتی‌مون لب مرزه، روابطمون رو به اتمام و مشتری‌هامون از ما دست کشیدن و ... چه بلاهایی که سر همه‌ی ما اومده و اون لحظه هم نمیشه جمع کرد و فقط حسرت و ناراحتی و آه و ناله. مثلا در گوش ما این رفیق ناباب "آقا ول کن کارکردن رو تو این مملکت با این اوضاع به هیچ جا
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها